Monday, June 8, 2009

وقتی رفتی...


چشمم به تک چراغ روشن حیاط، پارسال شب رفتنت،مثل همین حالا،نور میپاشید به بوسه هایمان،به اشکهایمان.دلتنگ میشوم گاهی.مثل حالا.مثل حالای تنهای تنهای یک ساله،اما آرزو میکنم که سرمست باشی.مثل امشب من حتی اگر دلت تنهاست وتنگ،از یک سال پیش!مثل من!...سرمست باشی عزیز دل

1 comment:

  1. آغوش گرم را دیدم
    چه خوب نگاه داشتی اش

    ReplyDelete